کشورهای عضو سازمان همکاری اقتصادی و توسعه (OECD) در دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ که دوره رشد سریع اقتصادی و صنعتی این کشورها بود، شروع به اتخاذ سیاستهای توسعه منطقهای کردند. اهداف اولیه این سیاستها، کاهش نابرابری بین مناطق داخلی کشورها بود. نامتوازنی توسعه در این جوامع از صنعتی شدن و رشد اقتصادی برخی از مناطق نشات میگرفت. به لحاظ تئوریک در این دوره فرض بر این بود که دولت میتواند شرایط مناطق عقبمانده را از طریق به کارگیری ابزارهایی همچون
حوزه کارآفرینی به عنوان یکی از حوزه های نوپای دانشگاهی در پی پاسخگویی به ملزومات و آماده سازی افراد برای زندگی در عصر کارآفرینی بوجود آمده است. در این کارگاه، دکتر سهراب سلیمان ئوف به تبیین رویکردهای اصلی آموزش و تحقیق در حوزه کارآفرینی می پردازد. به طور مشخص، سهراب نحوه آموزش ذهنیت کارآفرینانه و فرآیند کارآفرینی را تشریح کرده و همچنین با تکیه بر پروژه های تحقیقاتی خود راجع به رویکردهای فردی و محیطی تحقیق در حوزه کارآفرینی توضیح