بسیاری از سوالات سیاستگذاران و اقتصاددانان ذاتاً سوالاتی در مورد «چرایی» هستند: اثر وارد کردن رایانه به کلاسهای درسی بر موفقیت تحصیلی دانشآموزان چیست؟ کشش قیمتی تقاضا برای دخانیات چه مقدار است؟ آیا افزایش مالیات سیگار سبب کاهش مخارج بهداشتی میشود؟ آیا افزایش نرخ بهره سبب افزایش نرخ نکول می شود؟ سال ۱۹۲۵ آماردان معروف، رونالد فیشر روشی برای پاسخ به چنین سوالات علت و معلولی پیشنهاد داد: آزمایش تصادفی کنترلشده (RCT). با این وجود تنها حدود ۳ دهه است که اقتصاددانان این روش را پذیرفته و به کار بستهاند. شاهد این ماجرا اینکه بسیاری از اقتصاددانان حوزهی توسعه و فقرزدایی که زمانی به صورت علنی با این روش مخالفت می کردند، امروز درحال انجام حداقل یک آزمایش تصادفی کنترلی هستند. (مانند دارون عجماوغلو، دِرِک نیل، مارتین راوالیون و مارک روزنزویگ) از آن زمان تا کنون کشورهای توسعهیافته و در حال توسعهٔ زیادی از RCTها برای پاسخ به سوالات مهم سیاستگذاری عمومی استفاده کردهاند. در این کارگاه ادعا میکنیم که برای دستیابی به «سیاستگذاری مبتنی بر شواهد» لازم است که کشور ما هم به طور گستردهای این روش را در طراحی سیاستهای عمومی به کار ببندد. بدین منظور در ابتدا دلایل موفقیت این روش را بیان کرده و سپس به ارائه موارد متعددی از موفقیت های این روش در سرتاسر جهان می پردازیم. و در نهایت گروههای حاضر در کارگاه به طراحی یک آزمایش تصادفی کنترلشده خواهند پرداخت.
مدرس: دکتر حسین جوشقانی
دکترا اقتصاد از دانشگاه شیکاگو آمریکا استاد مهمان دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف

No comments yet.