درباره جهش تولید: ۴. بررسی ظرفیت های معادن و صنایع معدنی کشور برای تکمیل زنجیره تولید و قطع وابستگی در حوزه تأمین مواد، قطعات و ماشین آلات پرکاربرد

تهیه و تدوین : آقای بابک بهادری مردانقمی / آقای ابراهیم مقصودی / آقای مهدی صادق احمدی

هدف این گزارش بررسی ظرفیت های موجود در کشور برای تکمیل زنجیره ارزش و داخلی سازی مواد اولیه و مصرفی، ماشین آلات و محصولات فولادی با ارزش افزوده بالا و پرمصرف در حوزه معادن و صنایع معدنی است. بررسی های این گزارش نشان می دهد سالیانه برای تأمین مواد اولیه و مصرفی پرکاربرد مانند الکترودهای گرافیتی، پترولیوم کک، انواع فروآلیاژها، مواد نسوز، پودر آلومینا، شمش آلومینیم و زغال سنگ و کک، ۲ تا ۲.۵ میلیارد دلار نیاز ارزی وجود دارد. این میزان برای تأمین ماشین آلات سنگین معدنی ۲۵۰ – ۱۲۰ میلیون دلار و برای شمش و محصولات فولادی آلیاژی و با ارزش افزوده بالا ۶۰۰ میلیون تا ۱ میلیارد دلار است. معادن، صنایع فولادی و صنایع آلومینیم در حوزه بالادست و صنایع خودروسازی، لوازم خانگی، غذایی، تولیدکنندگان لوله و پروفیل، سازندگان قطعات موردنیاز در صنایع نفت ، گاز، پتروشیمی، نیروگاه ها و صنایع دریایی در حوزه پایین دست، مصرف کنندگان اصلی مواد، قطعات و ماشین آلات ذکر شده اند.
بررسی ظرفیت های کشور برای داخلی سازی و تکمیل زنجیره ارزش نشان می دهد که در هر سه حوزه مواد، ماشین آلات و محصولات فولادیِ با ارزش افزوده بالا، طرح های نیمه تمام، امکانات و زیرساخت های لازم وجود دارند اما به دلایل عمدتاً سیاستی و مدیریتی، امکان هم افزایی ظرفیت ها و بهره گیری از آنها فراهم نشده است. یکی از چالش های مهم در این حوزه، فقدان اطلاعات جامع و شفاف در زمینه نیازهای صنایع بالادست و پایین دست درخصوصمحصولات مورد استفاده در طرح (پروژه) های مرتبط با معادن و صنایع معدنی (موضوع ماده «۴» قانون حداکثر استفاده از توان تولیدی و خدماتی کشور و حمایت از کالای ایرانی) است. این مسئله امکان بهره گیری نظام مند از ظرفیت شرکت های فناور و دانش بنیان داخلی را نیز سلب کرده است. چالش دوم، وجود طرح های عمدتاً نیمه تمامی است که به دلایل مختلف فنی و اقتصادی یا متوقف شده اند یا پیشرفت فیزیکی پایینی دارند و لازم است تا ضمن بازنگری این طرح ها توسط تیم های تخصصی متشکل از کارشناسان دستگاه های اجرایی مسئول، سازمان برنامه و بودجه و تشکل های تخصصی هر حوزه، منابع و ظرفیت های آنها برای رسیدن به اهداف تولید مورد استفاده قرار گیرد. چالش سوم، معطل ماندن ظرفیت ها و امکانات موجود در کشور برای داخلی سازی و تکمیل زنجیره ارزش است که به دلایل مختلفی چون پیچیدگی های اداری و مسائل مالی و مدیریتی، امکان استفاده از آنها فراهم نیست، به طوری که منابع و امکانات موجود که عمدتاً با تسهیلات دولتی نیز شکل گرفته اند، بلااستفاده مانده است.

تاریخ انتشار اولیه: ۲۱ تیر ۱۳۹۹
تاریخ رصد: ۲ آبان ۱۳۹۹

 

دیدگاه بگذارید

  Subscribe  
اشاره به موضوع