ایران و چین: روابط راهبردی، تجربه توسعه
نویسنده : محسن امینزاده
۱ با وجود آنکه تلاش مداوم برای تنظیم و گسترش روابط مبتنیبر امنیت ملی و منافع ملی ایران، با همه کشورها و بهویژه کشورهای قدرتمند و مؤثر جهان، وظیفه ذاتی و ضروری وزارت امور خارجه است، اما انتشار «ویرایش نهایی برنامه همکاریهای جامع (۲۵ساله) ایران و چین» ازسوی واحدی بهنام «دبیرخانه سازوکار مشارکت جامع راهبردی ایران و چین وزارت امور خارجه» در فضای مجازی، واکنشهای تندی درپی داشته است. شوق و هیجان و تمجید کاسبان تحریم و ماجراجویان دیپلماسیستیز که برخی کرامات معنوی هم برای این سند قائل شدند، سوءظن و تردید نسبت به ماهیت این سند همکاری را دوچندان کرد. برخی توضیحات وزارت امور خارجه همچون تمجید از چین به خاطر خرید نفت ایران در دوران تحریم نیز، تردیدها را تشدید کرد. طبعا باید مراقب بود که به بیماری دیپلماسیستیزی و دیپلماسیهراسی دامن زده نشود، اما باید به این ابهامات و تردیدها نیز پرداخت.
ایران ۱۵ سال است که پس از چشیدن طعم موفقیتهای بزرگ دیپلماتیک در تحقق امنیت ملی، منافع ملی و توسعه ملی، گرفتار دیپلماسیستیزی و دیپلماسیهراسی شده است. دولت احمدینژاد نهاد موفق دیپلماسی را منهدم و بهجایش آژانس سفرهای تفریحی رئیسجمهور، خانواده و دوستان، به ناشناختههای آفریقا و آمریکا را بنا کرد. مبارزه با برجام و پایکوبی برای زمینگیرشدن برجام ازسوی ترامپ و پایکوبی برای رفتن ایران به فهرست سیاه FATF از نمادهای متأخر این دیپلماسیستیزی است. آنان در تصوری ماجراجویانه از دیپلماسی، این نوع سیاست خارجی را ارزشی و به ظاهر در تعارض با دیپلماسی حرفهای میدانند. در شرایط کنونی سیاست خارجی منطقهای ایران گرفتار چنین روایتی از دیپلماسی است. آنان برای روابط با جمهوری خلق چین در این روایت مخدوش از سیاست خارجی ارزشی، جایگاه ویژهای قائل هستند و رفتار مغایر چین و نشانههای وارونگی این باور آنان نسبت به چین نیز ظاهرا مرددشان نمیکند.
تاریخ انتشار اولیه: ۳۱ تیر ۱۳۹۹
تاریخ رصد: ۵ مرداد ۱۳۹۹
دیدگاه بگذارید